- بی وقار
- سبکسار باد سار
معنی بی وقار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
موقر، شکوهمند، سنگین، با عزت، با تمکین، گران سنگ
Dapperly, Solemnly
элегантно , торжественно
elegant, feierlich
елегантно , урочисто
elegancko, uroczyście
精致地 , 庄重地
elegantemente, solenemente
elegantemente, solennemente
elegantemente, solemnemente
avec élégance, solennellement
elegant, plechtig
อย่างสง่างาม , อย่างเคร่งขรึม
dengan anggun, dengan khidmat
بشكلٍ مهذبٍ , بجدّيّةٍ
शाही तरीके से , गंभीरता से
בצורה אלגנטית , ברוב הרצינות
優雅に , 厳粛に
우아하게 , 엄숙하게
şık bir şekilde, ciddi bir şekilde
kwa ustadi, kwa heshima
সুশোভিতভাবে , গম্ভীরভাবে
با وقار طریقے سے , وقار سے
بی تاب، نا آرام، سراسیمه، پریشان
اصل و فرع، ریشه و ثمر
پندره نا آگاه
بی معبر، احتیاط نکردن
بی هال (هال قرار) مرا دیوانه پندارند و بی هال - که دیوانه چو من باشد به هر حال (ویس و رامین) خسته دل
نا متناسب
مهره دار مهره دار. یا ذی فقاران، جمع ذی فقار. مهره داران
بسیار، بی اندازه، بی حساب، بی مر
بی آرام، ناآرام، بی تاب، ناپایدار
کسی یا چیزی که آزار نمی رساند، بی خطر مثلاً حیوان بی آزار
ناپایدار، بی ثبات، بی صبر، ناشکیبا